بسم رب الحسین
از این جمله امام حسین شروع کردیم:
انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي رسول الله اريد ان آمر بالمعروف وانهى عن المنکر و اسير بسيرت جدي رسول الله وابي علي ابن ابي طالب
با توجه به منابع معتبری که از اهل سنت باقی مونده نمونهای عرض میکنم در این حدیث پیغمبر دارن خبر میدن:
«من خودم را در کنار حوض کوثر میبینم عدهای از پیروان من را میآورند (قیامت) اما میبینم عدهای از این امت را به عنوان امت من به حساب نمیآورند و آنها را سوی دیگری میبرند و آنها رانده شده به حساب میآیند.»
میگویم: پروردگارا اینها از امت من بودند چه شدند؟
میدانی یا رسول الله اینها بعد از تو چه کردند؟ بدون معطلی برگشتند به دوران جاهلیت.
به این فکر کنیم: آیا اینهایی که برگشتن ایجاد فساد در امت پیامبر نمیکنن؟
بعد از اینکه پیامبر از دنیا رفت سقيفه بني ساعده تشکیل شد ابوبکر رو به عنوان خلیفه انتخاب کردن و امیرالمومنین رو خانه نشین کردن .
مالکبننویره از صحابه پیامبره. رئیس و ریش سفید قبیلهای در منطقهای اطراف مدینه. پا شد اومد مدینه به ابوبکر گفت: من در غدیر خم بودم که پیامبر علی رو به عنوان جانشین خود برگزید. چرا این گونه که پیامبر گفت عمل نکردین؟
در بحث به جایی نرسیدن. مالکبننویره گفت: پس من برمیگردم قبیلهام و به مردمم میگم زکات رو به شما نپردازن چون ما شما رو به عنوان جانشین پیامبر قبول نداریم. مالکبننویره برگشت و چنین کرد. مردم هم از پرداخت زکات به ابوبکر خودداری کردن.
مشاوران ابوبکر بهش گفتن که اگر ما این اعتراضها و انتقادها رو در نطفه خفه نکنیم و از ابتدا جلوش رو نگیریم دچار مشکل میشیم. باید برخورد قاطع کنیم.
یه لشکر زیادی رو به فرماندهی خالدبنولید که از نظر شمشیر زنی چهره معروفی بود فراهم کردن و به سوی این قبیله فرستادن. این لشکر غروبی به منطقه مالکبننویره میرسن و به اونها میگن یا ابوبکر رو به عنوان خلیفه میپذیرید و زکات رو میدین یا ما با شما وارد جنگ میشیم. مالکبننویره میگه برادرکشی نکنید. میتونیم در مورد این مشکل صحبت کنیم. افراد این لشکر رو به عنوان مهمان بین افراد قبیله پخش کرد. خالدبنولید رو هم به عنوان سر کرده لشکر به خانه خود برد و قرار شد روز بعد برای صحبت به پیش ابوبکر برن. خالد نیمه شب مالکبننویره رو به قتل میرسونه و ....
فردا صبح جمعیت معترض شدن و به سمت مدینه اومدن که این چه اسلامیه که صحابه پیامبر رو به جرم اینکه میخواسته به حرف پیامبر عمل کنه و ابوبکر رو به عنوان خلیفه نپذیرفته اینگونه میکشید؟
ابوبکر در جواب میگه: خالد اجتهاد کرده که اگر هم در اجتهادش خطا کرده باشه مصابه!!!! آیا این فساد در دین نیست؟ این اتفاق در زمان ابوبکر یعنی بلافاصله بعد از این که پیامبر از دنیا میره میفته.
جانم فدایت یا علی...
چه فسادی از این بالاتر که یه کسی مثل یزید که جز فسق و فجور ازش نقل نشده بر مسند خلافت تکیه بزنه و همه مردم جلوش کرنش کنن و بگن السلام علیک یا خلیفة رسول الله این فاجعه نیست؟!!!!
اینجاست که امام حسین اول حرکتشون میگن:
انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي رسول الله اريد ان آمر بالمعروف وانهى عن المنکر و اسير بسيرت جدي رسول الله وابي علي ابن ابي طالب
در مطلب بعدی مییاد:
• اگر با دین اینگونه بازیگری میشه، در مقابل چنین بازیگرانی چه باید کرد؟
• اینها این بازیگری رو در چه زمینههایی انجام دادن؟
خلاصهای از سلسله سخنرانیهای آقای دکتر اسدی گرمارودی به نام: "و اگر عاشورا نبود"
قسمت های قبل رو می تونید در "مباحث فکری و اعتقادی" دنبال کنید.
منابع:
1. صحیح بخاری، باب الفتن، حدیث شماره یک
2. صحیح بخاری، باب غزوه حدیبیه
3. تاریخ طبری جلد سوم ص 241، تا ریخ ابن اسیر جلد سوم ص 149، تاریخ ابن اسیر جلد ششم ص 321
4. کتاب کنز العمال، متقی هندی،(کتب معتبر اهل سنت) جلد سوم، ص 132
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر