زیارت جامعه 6

ادامه مطلب «مختلف الملائکه»:


از اين رو ائمه دروازه‌ي‌ فيض الهي هستند: «أين باب الله الذى منه يؤتي»(1)؟ و در زيارت آل‌ياسين خطاب به ‌امام‌عصر (عج‌الله‌تعالي‌فرجه) چنين آمده ‌است:«السلام‌عليك‌ ياباب الله»(2). افزون بر اين، فرشتگان تحت فرمان انسان كامل هستند و براي گرفتن دستور و شرح وظايف خود بر او نازل مي‌شوند. بدين ترتيب روشن مي‌شود كه فرشتگان دائماً در حال رفت و آمد به حضور انسان كامل هستند و او «مختَلَف الملائكه» است. همچنين دروازه‌ي‌ فيض الهي است كه هميشه پرتردّد است.


تذكر 1: از مشخصات بارز شب قدر همانا نزول فرشتگان در آن شب است: «تنزل الملائكة والرُوح فيها بإذن ربّهم من كلّ أمرٍ * سلام...»(3). با توجه به آنچه كه گذشت نزول فرشته، اختصاص به شب قدر ندارد، بلكه آنان جهت انجام مأموريت‌هاي محوّله مدام در حال رفت و آمد به زمين هستند. آنچه كه شب قدر را از اين جهت ممتاز مي‌كند، نزول استثنايي و ويژه‌ي‌ فرشتگان در آن شب است؛ زيرا ظاهر قرآن اين است كه تمام فرشتگان مربوط به كارهاي زمين و اهل زمين در آن شب نازل مي‌شوند(4). روح كه همان جبرئيل يا فرشته‌اي بزرگتر از اوست نيز در آن شب نازل مي‌شود. مأموريت همه‌ي‌ اين فرشتگان آن است كه تمام امور مربوط به يك سال را در آن شب بر انسان كامل كه امام معصوم عصر است عرضه كنند.


تذكر 2: امام صادق (عليه‌السلام) مي‌فرمايد: پس از رحلت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جبرئيل (عليه‌السلام) مستمراً به حضور فاطمه‌‌ زهرا (عليهاالسلام) مي‌آمد، به او تسليت و تعزيت مي‌داد، از حال پدرش مي‌گفت و اخبار آينده را به او ابلاغ مي‌كرد و اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) آنها را مي‌نوشت. اين، همان چيزي است كه بعداً مصحف فاطمه (عليهاالسلام) نام گرفت (5). همين محادثه و سخن گفتن جبرئيل (عليه‌السلام) و ساير فرشتگان سبب شد كه آن حضرت "مُحَدَّثة" لقب بگيرد. تعبير "كان جبرئيل يأتيها"؛ جبرئيل [در اين هفتاد و پنج يا نود و پنج روز] مرتب پيش او مي‌آمد، به همان معناي تردّد و رفت و آمد (اختلاف) است كه در اين فقره از زيارت آمده است.


اشارات 1 ـ اشكال نزول فرشتگان رفت و آمد فرشتگان به حضور رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه‌ اطهار (عليهم‌السلام) ممكن است در اشكال و صورت‌هاي مختلف باشد: حضرت جبرائيل (عليه‌السلام) گاهي به صورت دِحيه‌ي‌ كلبي(6) خدمت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌آمده است؛ "إنّ جبرئيل كان يأتى نبيّنا صلّي الله عليه وآله فى صورة الدحية الكلبى"(7). گاهي به صورت انسان‌هاي ديگر ظاهر مي‌شد. چنان كه در روايت امام صادق (عليه‌السلام) آمده است: پدرم در حال طواف كعبه بود كه مردي بر او گذشت و با دستش بر دوش وي زد و گفت: سؤالاتي دارم كه جواب آن را غير از تو كسي نمي‌داند. وقتي پدرم از طواف و نماز فارغ شد آن مرد را احضار كرد و به سؤالات او جواب داد. وقتي كه رفت، پدرم فرمود: اين مرد جبرئيل بود(8). گاهي نيز فرشته به صورت پرنده‌اي از پرندگان فرود مي‌آمد. امام صادق (عليه‌السلام) با دستش به بالش‌هاي خانه‌اش زد و به حسين بن علا ـ كه در محضرش بود ـ فرمود: چه بسيار پيش آمد كه ملائكه به اين بالش‌ها تكيه دادند و ما پرهاي آنها را جمع كرديم(9). شبيه اين ماجرا بين ابوحمزه‌ي‌ ثمالي و امام سجاد (عليه‌السلام) نيز پيش آمده است(10). رفت و آمد فرشتگان در بسياري از روايات به صورت مطلق آمده، صورت و كيفيت خاصي براي رفت و آمد ذكر نشده است. شايد منظور اين باشد كه نزولشان بدون مشاهده بوده است.


تذكر 1: فرشتگان داراي اصناف و درجات گونه‌گوني هستند، آن گروه كه از تجرّد تامّ عقلي برخوردارند از هرگونه جناح مادي و پَرِ حسّي منزه‌اند و اگر درباره‌ي‌ آنها سخن از بال و پَرْ مطرح شود ظاهراً ناظر به تمثّل است؛ زيرا فرشته‌اي كه با وحي الهي بر قلب رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل مي‌شود، مصون از آثار ماديّت است. اما اگر فرشته‌ي‌ زميني فرض شود كه داراي نفس و بدن باشد، ترسيم اجنحه‌ي‌ حسّي براي او ممكن است. البته اجنحه‌اي كه در قرآن و نهج البلاغه براي ملائكه مطرح شده، نياز به بحث مستقلّ دارد.


*****


پاورقی‌ها را در ادامه مطلب ببینید.



ادامه مطلب «مختلف الملائکه»:


از اين رو ائمه دروازه‌ي‌ فيض الهي هستند: «أين باب الله الذى منه يؤتي»(1)؟ و در زيارت آل‌ياسين خطاب به ‌امام‌عصر (عج‌الله‌تعالي‌فرجه) چنين آمده ‌است:«السلام‌عليك‌ ياباب الله»(2). افزون بر اين، فرشتگان تحت فرمان انسان كامل هستند و براي گرفتن دستور و شرح وظايف خود بر او نازل مي‌شوند. بدين ترتيب روشن مي‌شود كه فرشتگان دائماً در حال رفت و آمد به حضور انسان كامل هستند و او «مختَلَف الملائكه» است. همچنين دروازه‌ي‌ فيض الهي است كه هميشه پرتردّد است.


تذكر 1: از مشخصات بارز شب قدر همانا نزول فرشتگان در آن شب است: «تنزل الملائكة والرُوح فيها بإذن ربّهم من كلّ أمرٍ * سلام...»(3). با توجه به آنچه كه گذشت نزول فرشته، اختصاص به شب قدر ندارد، بلكه آنان جهت انجام مأموريت‌هاي محوّله مدام در حال رفت و آمد به زمين هستند. آنچه كه شب قدر را از اين جهت ممتاز مي‌كند، نزول استثنايي و ويژه‌ي‌ فرشتگان در آن شب است؛ زيرا ظاهر قرآن اين است كه تمام فرشتگان مربوط به كارهاي زمين و اهل زمين در آن شب نازل مي‌شوند(4). روح كه همان جبرئيل يا فرشته‌اي بزرگتر از اوست نيز در آن شب نازل مي‌شود. مأموريت همه‌ي‌ اين فرشتگان آن است كه تمام امور مربوط به يك سال را در آن شب بر انسان كامل كه امام معصوم عصر است عرضه كنند.


تذكر 2: امام صادق (عليه‌السلام) مي‌فرمايد: پس از رحلت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جبرئيل (عليه‌السلام) مستمراً به حضور فاطمه‌‌ زهرا (عليهاالسلام) مي‌آمد، به او تسليت و تعزيت مي‌داد، از حال پدرش مي‌گفت و اخبار آينده را به او ابلاغ مي‌كرد و اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) آنها را مي‌نوشت. اين، همان چيزي است كه بعداً مصحف فاطمه (عليهاالسلام) نام گرفت (5). همين محادثه و سخن گفتن جبرئيل (عليه‌السلام) و ساير فرشتگان سبب شد كه آن حضرت "مُحَدَّثة" لقب بگيرد. تعبير "كان جبرئيل يأتيها"؛ جبرئيل [در اين هفتاد و پنج يا نود و پنج روز] مرتب پيش او مي‌آمد، به همان معناي تردّد و رفت و آمد (اختلاف) است كه در اين فقره از زيارت آمده است.


اشارات 1 ـ اشكال نزول فرشتگان رفت و آمد فرشتگان به حضور رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه‌ اطهار (عليهم‌السلام) ممكن است در اشكال و صورت‌هاي مختلف باشد: حضرت جبرائيل (عليه‌السلام) گاهي به صورت دِحيه‌ي‌ كلبي(6) خدمت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌آمده است؛ "إنّ جبرئيل كان يأتى نبيّنا صلّي الله عليه وآله فى صورة الدحية الكلبى"(7). گاهي به صورت انسان‌هاي ديگر ظاهر مي‌شد. چنان كه در روايت امام صادق (عليه‌السلام) آمده است: پدرم در حال طواف كعبه بود كه مردي بر او گذشت و با دستش بر دوش وي زد و گفت: سؤالاتي دارم كه جواب آن را غير از تو كسي نمي‌داند. وقتي پدرم از طواف و نماز فارغ شد آن مرد را احضار كرد و به سؤالات او جواب داد. وقتي كه رفت، پدرم فرمود: اين مرد جبرئيل بود(8). گاهي نيز فرشته به صورت پرنده‌اي از پرندگان فرود مي‌آمد. امام صادق (عليه‌السلام) با دستش به بالش‌هاي خانه‌اش زد و به حسين بن علا ـ كه در محضرش بود ـ فرمود: چه بسيار پيش آمد كه ملائكه به اين بالش‌ها تكيه دادند و ما پرهاي آنها را جمع كرديم(9). شبيه اين ماجرا بين ابوحمزه‌ي‌ ثمالي و امام سجاد (عليه‌السلام) نيز پيش آمده است(10). رفت و آمد فرشتگان در بسياري از روايات به صورت مطلق آمده، صورت و كيفيت خاصي براي رفت و آمد ذكر نشده است. شايد منظور اين باشد كه نزولشان بدون مشاهده بوده است.


*****


(1) كجاست دروازه‌ي‌ الهي كه از آنجا وارد مي‌شوند؟ (مفاتيح الجنان، ص884 دعاي ندبه).


(2) سلام بر تو اي دروازه‌ي‌ (رحمت) خدا (همان، ص863، زيارت آل ياسين).


(3) سوره‌ قدر، آيات 4 ـ 5.


(4) چون «الملائكة» جمع محلّا به «ال» است و دلالت بر عموم می‌كند، ليكن عموميت آن در حدّ خودش است. مثلاً اگر گفته شود تمام متخصصان، در فلان همايش پزشكي شركت كردند معنايش اين نيست كه متخصصان رشته‌هاي علوم مختلف شركت كردند، حتّي به معناي شركت متخصصان رشته‌هاي مختلف پزشكي نيست، بلكه بدين معناست كه متخصصان همان رشته‌ي‌ خاص پزشكي شركت كردند. در اينجا نيز وقتي گفته مي‌شود همه‌ي‌ فرشتگان به زمين نازل مي‌شوند، فرشتگان مربوط به زمين و اهل زمين، مراد است، امّا نسبت به ساير فرشتگان ـ نفياً و اثباتاً ـ دلالتي ندارد و درباره‌ي‌ آنان بايد به سراغ ادلّه‌ي‌ ديگر رفت.
(5) (كافي، ج 1، ص 241). يكي از تهمت‌هايي كه به شيعه مي‌زنند اين است كه مي‌گويند: قرآن شيعيان با قرآن ساير مسلمانان تفاوت دارد و بر اين ادعا به مصحف فاطمه (عليهاالسلام) استدلال مي‌كنند. اوّلاً، تكرار چنين افترايي از كساني كه مي‌بينند شيعيان در مسجدالحرام و مسجد النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) و... قرآني را كه در دست همه‌ي‌ مسلمانان است تلاوت مي‌كنند و حتي همان قرآن در كشور شيعه چاپ و منتشر مي‌شود، دور از انصاف است. ثانياً، مصحف فاطمه (عليهاالسلام) غير از قرآن است و اساساً كسي غير از امامان معصوم (عليهم‌السلام) بدان دسترسي ندارد. ثالثاً، نزول فرشته براي غير پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و هم‌سخن شدن با فرشتگان چيزي نيست كه فقط شيعه بدان معتقد باشد. ابوهريره از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل كرده است: در ميان امت‌هاي گذشته افرادي محدَّث بوده‌اند در حالي كه پيغمبر نبوده‌اند و اگر در اين امت كسي محدَّث باشد، خليفه‌ي‌ دوم است؛ "لقد كان فيما قبلكم من الأُ مم ناسٌ محدَّثون فإن يَكُ فى أُمّتى أحدٌ فإنّه عمر" و با عبارتي ديگر آمده است: «لقد كان فيمن كان قبلكم من بنى إسرائيل رجالٌ يُكَلَّمون من غير أن يكونوا أنبياء، فإن يكن فى أُمتى منهم أحدٌ فعمر» (صحيح بخاري، ج3، ص16، ح3689؛ صحيح مسلم نيز در ج 7، ص 115 در باب فضايل عمر مشابه همين حديث را آورده است). گر چه درباره‌ي‌ عمر با «إن» شرطيه تعبير شده، ليكن در صدر هر دو حديث با كلمه‌ي‌ «لقد» تأكيد شده كه در ميان امت‌هاي گذشته افرادي اين چنين، وجود داشته‌اند. بنابراين، شنيدن كلام فرشته و هم سخن شدن با آنها براي غيرپيامبر مورد قبول شيعه و سنّي است. چنان كه مريم عذرا (عليهاالسلام) نه تنها با فرشته‌ي‌ وحي هم سخن شد، بلكه با چشمان خويش او را مشاهده كرد: «فتمثّل لها بشراً سويّاً»؛ [روح] همانند بشري درست اندام براي او نمايان گشت (سوره‌ مريم، آيه‌17). تفاوت، در اين است كه اهل سنّت مي‌گويند: الهامات و سخناني را كه خليفه‌ي‌ دوم يا افراد شايسته‌ي‌‌ امم گذشته احياناً از فرشتگان دريافت كردند به كسي نگفتند و همراه خود بردند ولي شيعه مي‌گويد: گرامي دخت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن سخنان را به شوهر خود، علي بن ابي طالب (عليه‌السلام) املا كرد و آن حضرت آنها را نوشت و اين نوشته به دست فرزندان معصومش ـ ائمه‌ طاهرين (عليهم‌السلام) ـ رسيد و اكنون نزد حضرت ولي عصر (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه) قرار دارد.


(6) «دِحيه‌ی‌‌ كلبي» يكي از اصحاب رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود كه در جنگ اُحُد يا خندق و جنگ‌هاي بعد از آن شركت داشت و در زيبارويي ضرب المثل بود. رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در سال ششم توسط او نامه‌اي به قيصر روم فرستاد و قيصر ايمان آورد (أُسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 2، ص 197، شماره‌1507؛ الإصابة فى تمييز الصحابة، ج 1، ص 473، شماره‌ي2390).


(7) بحار، ج 14، ص 343؛ ج 22، ص 400 و موارد ديگر.
(8) بحار، ج 11، ص 169.


(9) كافي، ج 1، ص 393.


(10) همان؛ بحار، ج26، ص353.

هیچ نظری موجود نیست: