بسم رب الحسین
تا حالا شده تقویمت رو ورق بزنی ببینی کی تولد دوستته یا سالگرد یه واقعهای که برات مهمه؟ یه یادداشت بذاری یه جا که حواست یه وقت پرت نشه و تاریخ بگذره و یادت بره؟...
اما یه وقایعی نیاز به ورق زدن تقویم و تاریخ ندارن. نزدیک شدنشون رو با تغییر ضربان قلبت حس میکنی. دل تو دلت نیست روزش برسه. برسه روزش و هی پشت هم صداش بزنی. هی صداش بزنی و بشنوی که همه صداش میزنن. بشنوی و ببینی که همه دورش میرقصن. دورش میچرخن. دورش میگردن...
*****
سلام
به مناسبت رسیدنش میخوایم آگاه به استقبالش بریم. میخوایم سینه زدنامون با آگاهی باشه. گریه کردنامون هدفدار باشه. با معرفت باشه...
بسم رب الحسین
تا حالا شده تقویمت رو ورق بزنی ببینی کی تولد دوستته یا سالگرد یه واقعهای که برات مهمه؟ یه یادداشت بذاری یه جا که حواست یه وقت پرت نشه و تاریخ بگذره و یادت بره؟...
اما یه وقایعی نیاز به ورق زدن تقویم و تاریخ ندارن. نزدیک شدنشون رو با تغییر ضربان قلبت حس میکنی. دل تو دلت نیست روزش برسه. برسه روزش و هی پشت هم صداش بزنی. هی صداش بزنی و بشنوی که همه صداش میزنن. بشنوی و ببینی که همه دورش میرقصن. دورش میچرخن. دورش میگردن.
مولا دلم واست تنگ شده. می شه نری؟ می شه امسال همون مکه بمونی؟ میشه امسال زینب رو تنها نذاری؟ میشه اگه میخوای بری و کاری نمیشه کرد منم با خودت ببری؟ میشه منم بنشونی روی یکی از اون شترا؟ قول میدم نامردی نکنم. قول میدم کم نیارم. بگی بمیر میمیرم. بگی بمون میمونم. اگه بمونم قول میدم وقتی عباس میره که دیگه نیاد جلوی بقیه گریه نکنم. قول میدم وقتی رفتی پیش زینب بمونم. همه رو قول میدم. یا نرو یا منم ببر... یا بگو بیاد من و ببره چون دیگه امسال نمیتونم رفتنت رو ببینم.
اما من که میدونم بازم امسال میری و به حرف من گوش نمیدی. میدونم باید میرفتی که رفتنت چشم منو امروز وا کنه. که ببینم عباسهایی رو که میرن. مراقب زینبهای امروز باشم. مراقب دوستات باشم. مراقب دینت باشم. واسه زنده نگه داشتن حرفات بجنگم.
لا اله الا الله...
باشه مولا باشه همه چیزِ من باشه! مولا اگه تو اینو میخوای... باشه...
*****
سلام
به مناسبت رسیدنش میخوایم آگاه به استقبالش بریم. میخوایم سینه زدنامون با آگاهی باشه. گریه کردنامون هدفدار باشه. با معرفت باشه. میخوایم علتی که مولامون شهادت رو انتخاب کرد زنده نگه داریم و سینه به سینه به بچههامون و نسلهای بعدی برسونیم. به این مناسبت خلاصهای از سلسله سخنرانیهای آقای دکتر اسدی گرمارودی به نام: "و اگر عاشورا نبود" رو اینجا در ده پست مییاریم. با هم میخونیم و فکر میکنیم و فکرامون رو با هم تقسیم میکنیم.
از جمله مباحثی که در رابطه با عاشورا و واقعهی کربلا مطرح میشه طبیعتاً این سوال تو ذهن هر کس مییاد که چرا امام حسین واقعهی عاشورا رو ایجاد کردن؟ هدفشون چی بود؟
چرا امامان قبلی این کار رو نکردن؟
آیا امامان قبلی و امام حسین در هدف یا نحوهی عمل با هم تفاوتی دارند یا خیر؟
این سوالاتی است که سعی میکنیم جوابش رو از لابهلای حرفهای آقای دکتر اسدی گرمارودی بفهمیم و اینجا بنویسیم.
برای شروع مطلب در پست بعدی به این عبارت که خود امام حسین (ع) وقتی از مدینه خارج میشدن و به عنوان وصیتنامه نوشتن و به برادرشون محمدبنحنفیه سپردن و در همهی تواریخ شیعه و سنی به اتفاق نقل شده خواهیم پرداخت:
انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي رسول الله اريد ان آمر بالمعروف وانهى عن المنکر و اسير بسيرت جدي رسولالله و ابي عليابنابيطالب
از مدینه خارج میشوم تا این که در امت جدم اصلاح ایجاد کنم ...
آیا زمان امام حسین با این که نزدیک پنجاه سال از زمان پیامبر بیشتر نگذشته بود فساد به حدی بود که امام حسین دست به چنین قیامی بزنن؟ جواب این سؤال رو در پست بعدی بر حسب شواهدی از قرآن میتونید بخونید.
خلاصهای از سلسله سخنرانیهای آقای دکتر اسدی گرمارودی به نام: "و اگر عاشورا نبود"
قسمت های بعد رو می تونید در "مباحث فکری و اعتقادی" دنبال کنید.
۵ نظر:
سلام .ممنون از پست قشنگتون..
وقایعی احتیاج به ورق زدن تقویمی ندارن که قلبت رو براش ورق ورق کرده باشی!
اگه این ورق کردن دل در طول زمان باشه خب چه بهتر..اما اگه هم نکردیم گاهی آدم میتونه ده ورق یکی هم بزنه!!
فکر کنم تو این فاصله کم هم اگه کاری نکردیم میتونیم دلمون رو ده تا یکی براش ورق ورق کنیم...اگه تو این فاصله اینکارو کردیم به نظرم یه نوع هنره..تو کربلا هم قسمتهای هنرمندانه ش خیلی به چشم میاد..از جمله هنرمنداش یکیش "حر" بود ..حر به نظرم از همونایی بود که دلش رو در عرض چند ساعت چند ورق یکی کرد..بیایم ما هم امتحان کنیم اگه تا الان نکردیم..
یا حسین قول می دم نامردی نکنم یا نرو یا منم با خودت ببر یا حسین...می خوام از همین الان آماده بشم ... برا همراهیت ... دلم و نشکن منم با خودت ببر ...
شنیدم از بزرگی که به دوستداران یاری امام عصر اونها که ادعا داشتند که اگر حضرت ظهور کنه پا به رکابشن حذر میداد از این ادعا های پر مسئولیت و بی توجه و اغراق آلود ! همیشه میگفت دعا کنید حضرت که ظهور میکنند از جمله کسانی نباشید که سنگ به آقا پرتاب می کنند !
یادمون باشه که درک امام خیلی سخته و معلوم نیست اگه ما هم تو ایام محرم 60 بودیم چه می کردیم ؟! دعا کنید عاقبت به خیر باشیم و به حب علی و ال علی از دنیا بریم ولی چیز هایی نگیم که شاید ........
سلام
همینکه دارم میگم "مولا من تنهات نمیذارم منم با خودت ببر" یعنی به اینم فکر کردم که یه کسایی بودن که تورو تنها گذاشتن واین عاقبت اونها که این شدن رو تو این دیدم که "حسینم" اونها رو نپسندیده و حالا تو نگاه پر از سوز ازش می خوام منو با خودش ببره!!..این توش تمام اون نگاههای تردیدانه هم بود اون نگاه تطبیقی سال 60 هم بود!
عاشق شدن و عاشقانه زیستن برای حسین بزرگترین هنر تو این دنیاست..برای این میگم بزرگترین هنر هست چون خیلی ها در برابرش در طول زمان ایستادن و یه جورایی تو ذوق زدن ..دیواری کوتاهتر ازدیوار عشق پیدا نبوده..این رو به عنوان یه دید شخصی می گم اینکه همیشه هر چی که بوی عشق ازش شنیدم حتی عشقی که توش جهلم دیدم ها یعنی دیدم این عشق ازش بوی جهل هم میاد ..ولی چون از نوع عشق بوده احترام خاصی براش قائل شدم ..این به معنای پذیرفتن اون عشق و ایجادش در خودم نبوده اما چون دلیل و سببش چیزی جز عشق نبوده برای من احترام داره..یعنی اغلب اینطوری هستیم وقتی یه چیزی رو حس میکنیم که توش رنگ عشق و محبت دیده میشه حتی اگه باهاش مخالفم باشیم نمیتونیم زیاد ردش کنیم ..یه نوع شرم ایجاد میکنه ..من به این میگم حریم عشق!حرمت میاره بلافاصله..برای همین میگم بزرگترین هنره چون این چیزها رو با خودش میاره..همیشه آدم هایی رو که دوست دارن عاشق بشن رو بیایم تشویق کنیم..عشقشون رو محبتشون رو دائم با نگاههای مو شکافانمون تکه تکه نکنیم..دست تو این بزرگترین ودیعه الهی ما نبریم با حتی انتقادهای اصلاحانه مون ..پررنگش کنیم تا اونها خودشون میان دست توش میبرن و درستش میکنند .هر چی هم توش جهل و نا سازگاری و نا انطباقی باشه از بین میبرن..مطمئن هستم وقتی عشق پررنگ شد همه چیز هم میاره ولی به شرط اینکه پررنگش کنیم نه تکه تکه..تو یارای امام حسین هم بودن ..طرف آنچنان هنر نمایی تو صحنه شهادت میکنه اما قبلش نمی خواسته کاروانش هم با حسین برخوردی کنه..این عاشق بوده خب اما اینم داشته..اما چی شد ؟خودشون اومدن بردنش..می خوام بگم همه اونایی که دور حضرت بودن همشم این نبودن که در طول زندگی نگاه محاسبه ای به خود داشته باشن..عشق و نگاه عاشقانه داشتن بر هر چیز مقدم است حق تقدم رو نگه داریم!!
سلام میگم ولی خرج داره
ارسال یک نظر