بسم رب الحسین
برای شروع بحث در این نوشته قرار شد به این عبارت که خود امام حسین(ع) وقتی از مدینه خارج میشدن به عنوان وصیت نامه نوشتن و به برادرشون محمدبنحنفیه سپردن و در همهی تواریخ شیعه و سنی به اتفاق نقل شده بپردازیم.
حضرت فرمودن:
انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي رسول الله اريد ان آمر بالمعروف وانهى عن المنکر و اسير بسيرت جدي رسول الله و ابي علي ابنابيطالب
من از مدینه خارج میشوم تا اینکه در امت جدم اصلاح ایجاد کنم.
آیا قبل از امام حسین چنین فسادی نبود؟ آیا در زمان امامت خود حضرت که یازده سال بود در ده سال اول فسادی نبود؟ چرا سال آخر در زمان مواجهه با یزید امام حسین چنین کردن؟ این مطالبی است که جوابش رو در این نوشتهها قراره پیدا کنیم:
اولین مطلب:
ممکنه کسی تردید کنه و در ذهنش این شبهه ایجاد بشه که آیا در زمان امام حسین که تنها پنجاه سال از زمان پیامبر گذشته فساد در حدی بود که امام قیام کنه؟ حاضر بشه خودش شهید بشه عزیزانش شهید بشن خانوادش به اسارت برن؟ مگه میشه در این حد فساد!
بسم رب الحسین
برای شروع بحث در این نوشته قرار شد به این عبارت که خود امام حسین(ع) وقتی از مدینه خارج میشدن به عنوان وصیت نامه نوشتن و به برادرشون محمدبنحنفیه سپردن و در همهی تواریخ شیعه و سنی به اتفاق نقل شده بپردازیم.
حضرت فرمودن:
انما خرجت لطلب الاصلاح في امت جدي رسول الله اريد ان آمر بالمعروف وانهى عن المنکر و اسير بسيرت جدي رسول الله و ابي علي ابنابيطالب
من از مدینه خارج میشوم تا اینکه در امت جدم اصلاح ایجاد کنم.
آیا قبل از امام حسین چنین فسادی نبود؟ آیا در زمان امامت خود حضرت که یازده سال بود در ده سال اول فسادی نبود؟ چرا سال آخر در زمان مواجهه با یزید امام حسین چنین کردن؟ این مطالبی است که جوابش رو در این نوشتهها قراره پیدا کنیم:
اولین مطلب:
ممکنه کسی تردید کنه و در ذهنش این شبهه ایجاد بشه که آیا در زمان امام حسین که تنها پنجاه سال از زمان پیامبر گذشته فساد در حدی بود که امام قیام کنه؟ حاضر بشه خودش شهید بشه عزیزانش شهید بشن خانوادش به اسارت برن؟ مگه میشه در این حد فساد! یعنی امت اسلامی در این حد آلوده شدن؟ برای رفع این شبهه و شک ابتدا از قرآن شروع میکنیم.
قرآن هم برای امت اسلامی و هم برای امتهای قبل از اسلام این توجه را به انسان میده که چنین وقایعی روی خواهد داد. قرآن که کتاب داستان یا تاریخ نیست کتاب هدایت است. یعنی ضمن اینکه اعجاز داره ایجاز هم داره. قرآن بنا نیست سخن گسترده بگه فشرده میگه خیلی از وقایع رو مختصر میگه کلیگویی میکنه. پس چرا بعضی از وقایع تاریخی رو حتی تکرار هم میکنه؟ خود قرآن کریم وقتی سخن از بیان وقایع تاریخیست به پیامبر میگه:
فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ: وقایع تاریخی رو قصه کن بگو باشد که این مردم تفکر کنند.
اولاً توجه دارید که قصه در قرآن به معنای رویا و افسانه نیست به معنای وقایع تاریخیه. با این نگرش وارد آیههای قرآن میشیم:
سوره بقره آیه 42:
خداوند یک سخنی رو به صورت کلی بیان میفرماید که آیات قبل نشون میده که خطاب به بنیاسرائیل است.
وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
و حق را به باطل در نياميزيد و حقيقت را با آنكه خود میدانيد كتمان نكنيد
حق را با باطل نپوشانید حق را کتمان نکنید و انتم تعلمون... در حالیکه میدانید. این نکته مهمه. یه وقت من حق رو نمیدونم و مطلبی به شما میگم. شما بعد به من توضیح میدید که اینی که داری میگی به این دلیل حق نیست و باطله. من میپذیرم و میگم متشکرم من نمیدونستم و اشتباه گفتم. اینجا نمیدانم و اشتباه میکنم. اما اگر بدانم و حق را بپوشانم یعنی قصد شیطنت دارم. پس طبق آیهی قرآن هستند کسانی که از پیروان یک دینند(اینجا بنیاسرائیل) از امت پیامبرند حقیقت رو میدونن اما کتمان میکنند.
سوره بقره آیه 50 و51:
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
و هنگامى كه دريا را براى شما شكافتيم و شما را نجات بخشيديم و فرعونيان را در حالى كه شما نظاره میکرديد غرق كرديم (۵۰)
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ
و آنگاه كه با موسى چهل شب قرار گذاشتيم آنگاه در غياب وى شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد در حالى كه ستمكار بوديد(۵۱)
به یاد بیاورید ما با موسی چهل شب وعده کردیم. شما در این چهل روزی که موسی کنار شما نبود قدر موسی رو ندانستید و سامری رو بردید و گوسالهپرست شدید!!! اگر پیش از آن فرعون رو خدا میدونستند الان گوساله رو خدا میدونند؟
مگه قرآن نمیگه که وقتی موسی برگشت و دید مردم گوسالهپرست شدند با ناراحتی برادرش هارون را به آغوش گرفت و گفت: برادرم چرا این مردم این جوری شدن هارون پاسخ داد این مردم در زمان نبود تو من رو ضعیف گیر آوردن داشتن منو میکشتن...
یکی از دلایلی که پیامبر علی(ع) رو هارون خطاب کرد همین بود که همونطور که در نبود موسی مردم میخواستن هارون رو بکشن مردم بعد از پیامبر هم با حضرت علی و اهل بیت پیامبر چنین کردن. وقتی پیامبر در بستر بیماری قرار داشتن پیامبر چشم باز کردن و به حضرت صدیقه گفتن دخترم این آیه رو بخون.
سوره آل عمران 144:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ
و محمد جز فرستادهاى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمیگرديد و هركس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمیرساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش میدهد.
پیامبر اسلام رسولیست قبل از او هم رسولانی بودن اگه پیامبر به مرگ طبیعی بمیرد یا شهید شود آیا شما به حالت قبل خودتون برمیگردید و اون که برگرده به زمان جاهلیت، خدا که ضرر نمیکنه اون ضرر میکنه.
چرا زمانی که حضرت در بستر بیماری بودن از بین همهی آیهها این آیه رو انتخاب میکنن؟ میخوان توجه بدن که دختر من آماده باشید اگر در امتهای قبلی مردم برگشتن به دوران جاهلیت در زمان من هم چنین میشه.
اصلاح بسته به شدت فساد داره مثلاً یک دیوار اگه روش خط افتاده رنگش میزنیم اگه یه تیکه از گچش ریخته گچ درست میکنیم میزنیم بهش یه وقت دیوار به گونهای ترک ورداشته که باید خراب کنیم از اول بسازیم... حالا در زمان امام حسین پیروان این دین چه کرده بودن که حضرت اصلاح رو در قیام دیدن، در نوشتههای بعدی روشن میکنیم.
در نوشتهی بعدی شواهدی از احادیث میآوریم در مورد میزان فساد ایجاد شده بعد از وفات پیامبر.
خلاصهای از سلسله سخنرانیهای آقای دکتر اسدی گرمارودی به نام: "و اگر عاشورا نبود"
قسمت های بعد رو می تونید در "مباحث فکری و اعتقادی" دنبال کنید.
۱ نظر:
سلام دوستان
خیلی عالیه ...
شکراً شکراً شکراً ...
ارسال یک نظر