ادامه بحث از «و موضع الرساله»:
و موضع الرسالة: و جايگاه رسالت. «موضع» اسم مكان از مادهي «وضع» (مثل مسجد از سجد) به معناي قرار دادن چيزي در محلي خاص است(1). بنابراين، موضع به معناي «محلّ قرار دادن» است. «رسالت» در لغت بدين معناست كه شخص يا چيزي دنبال مأموريتي فرستاده شود و از قدرت انجام آن نيز برخوردار باشد. اعطاي قدرت به رسول تكويني به گونهاي است كه حتماً قادر بر انجام آن مأموريت و حتّي متمكن از مقابلهي با مانع و مقاومت در برابر آن نيز خواهد بود، ليكن رسول تشريعي در صورتي ميتواند مأموريت خود را به اتمام برساند كه به مانع برخورد نكند يا مانع در حدي باشد كه او قدرت مقابله با آن را داشته باشد. از اين رو امكان دارد كه بر اثر برخورد با مانع قادر بر انجام مأموريت نباشد و حتي براي انجام آن شهيد شود. البته قبول يا نكول مردم خارج از محدودهي مأموريت رسول تشريعي است وگرنه او در محدودهي رسالت خود حتماً قادر خواهد بود.
ادامه بحث از «و موضع الرساله»:
و موضع الرسالة: و جايگاه رسالت. «موضع» اسم مكان از مادهي «وضع» (مثل مسجد از سجد) به معناي قرار دادن چيزي در محلي خاص است(1). بنابراين، موضع به معناي «محلّ قرار دادن» است. «رسالت» در لغت بدين معناست كه شخص يا چيزي دنبال مأموريتي فرستاده شود و از قدرت انجام آن نيز برخوردار باشد. اعطاي قدرت به رسول تكويني به گونهاي است كه حتماً قادر بر انجام آن مأموريت و حتّي متمكن از مقابلهي با مانع و مقاومت در برابر آن نيز خواهد بود، ليكن رسول تشريعي در صورتي ميتواند مأموريت خود را به اتمام برساند كه به مانع برخورد نكند يا مانع در حدي باشد كه او قدرت مقابله با آن را داشته باشد. از اين رو امكان دارد كه بر اثر برخورد با مانع قادر بر انجام مأموريت نباشد و حتي براي انجام آن شهيد شود. البته قبول يا نكول مردم خارج از محدودهي مأموريت رسول تشريعي است وگرنه او در محدودهي رسالت خود حتماً قادر خواهد بود.
به هر تقدير به طور طبيعي رسول براي انجام مأموريت محول شده بايد تحرك و سيري ـ هر چند معنوي ـ داشته باشد وگرنه قادر بر انجام آن نخواهد بود و در اين جهت فرقي بين انسان، حيوان، شيطان، جماد، جن، ملك و... نيست(2). قرآن كريم نيز رسالت الهي را به انسان و ساير موجودات نسبت ميدهد. مانند: «أرسلنا السماء»(3)، «أرسلنا عليهم الطوفان و الجراد و القمّل و الضفادع»(4)، «أرسلنا الرياح»(5)، «فأرسلنا إليها روحنا»(6)، «أرسلنا رسلنا تتري»(7) و.... بنابراين، واژهي رسالت در قرآن كريم همانند استعمال لغوي آن در معناي عامي به كار رفته است و اختصاص به افرادي خاص ندارد. در نتيجه حيطهي رسالت نيز عموميت دارد و مختص دريافتِ وحي و ابلاغ آن به ديگران نيست، بلكه هر موجودي كه عهدهدار انجام مأموريتي از جانب خداي متعال باشد در همان محور، رسول او محسوب ميشود.
از سوي ديگر ترديدي نيست كه در فرهنگ امروز ما بيشترين استعمال كلمهي رسول ـ كه از مشتقات واژهي رسالت است ـ در مورد انسانهاي برجسته و برگزيدهاي به كار ميرود كه مأموريت ويژهاي از جانب خداي سبحان براي هدايت و رهبري جوامع بشري داشتهاند و در فارسي از آنان به «پيامبر» ياد ميكنيم. معناي جايگاه رسالت در اين جمله خطاب به ائمهي اطهار (عليهمالسلام) ميگوييم: «شما جايگاه رسالت الهي هستيد» و اين خصوصيت را در شمار امتيازات و مزاياي ويژهي آنان ذكر ميكنيم. اين مطلب بالاتر از معناي لغوي است؛ زيرا «جايگاه رسالت بودن» ائمّه (عليهمالسلام) دو معنا دارد كه جمع بين هر دو معنا نيز صحيح است.
دو معنا برای «جايگاه رسالت بودن»
1ـ آنان وابسته به خاندان رسالت، يعني خاندان رسول اكرم(ص) هستند. در اين صورت معناي جمله اين ميشود: «شما متعلق به خانهاي هستيد كه آن خانه جايگاه رسالت است». البته ظرفيت مكاني و مادي مقصود نيست.
2ـ با توجه به توسعهاي كه در معناي رسالت قايل شديم و افزون بر دريافت وحي و ابلاغ آن، حفظ دين، پاسداري و نگاهباني از رهآورد وحي، تشريح و تبيين خطوط كلي مذهب و بيان حدود و ثغور و اجراي احكام آن را رسالت الهي دانستيم؛ ميگوييم: تك تك شما جايگاه رسالت هستيد؛ زيرا اگر ديگران با مأموريت عام عهدهدار رسالت حفظ، تبليغ، ترويج و مجاهده در راه دين شدند، ائمهي اطهار (عليهمالسلام) اين رسالت را با مأموريت خاص بر عهده گرفتهاند؛ واقعهي غدير، كه نبي اكرم(ص) بر اساس دستور الهي مأموريت ادامهي رسالت را بر عهدهي شخص معيني ـ علي(ع) ـ گذاشت، نمونهاي از آن است. اين، چيزي جز رسالت خاص نيست در حالي كه چنين رسالت ويژه به كسي واگذار نشده بود(8).
تذكر: از نظر ادبي اين جمله و جملات بعدي عطف بر «أهلبيت النبوّه» است و جملهي «السلام عليكم يا» بر سر تك تك اين جملات در ميآيد. در نتيجه با اداي هر يك از اين فرازها، سلام و درودي مجدد به محضر ائمهي اطهار (عليهمالسلام) میفرستيم.
هفته آینده بقیه مطالب «و موضع الرساله» را ادامه میدهیم.
*****
(1) جعل شىءٍ فى محلٍّ (التحقيق، «وضع»).
(2) هو الإنفاذ مع الحمل، بمعني أن تنفذ شيئاً مع قيد أن تجعله حاملا ً لأمر و يلازم هذا المفهوم التحرك و السير ولو معنوياً... و المرسَل أعم من أن يكون روحانياً أو مادياً من إنسان أو شيطان أو حيوان أو جماد لا يشعر (التحقيق، «رسل»).
(3) سوره انعام، آيه66.
(4) سوره اعراف، آيه133.
(5) سوره حجر، آيه22.
(6) سوره مريم، آيه17.
(7) سوره مؤمنون، آيه44.
(8) همين دو احتمال را در مورد «مهبط الوحي» نيز خواهيم گفت.
۱ نظر:
یا سلام ....
حالا که برنامه حفظ زیارت جامعه مطرح شده
میشه زیارت جامعه را خلاصه تر بگویید تا تعداد فقره های بیشتری مطرح شود ...
ممنون از زحمتی که می کشید...
ارسال یک نظر