نگاه روشن به مشکلات

بسم الله الرحمن الرحیم




عکس از گروه هشت بهشت

 

یه جمله ای هم هست که میگه: زیباترین عکسها در تاریکترین اتاقها ظاهر میشن. پس هر وقت تو

 

قسمت تاریک زندگیت قرار گرفتی بدون خدا میخواد قشنگ ترین تصویر زندگیت رو بگیره.

 

تا نظر و تجربه شما چی باشه!؟

*************

ممنون "هم قافله عزیز" که گفتی: بنام مهربانترین... مگه کسی پیدا میشه که این ناملایمت و به قول شما  تاریکیها رو تو زندگی و راهش حس نکرده باشه ولی همه چی برمیگرده به اون برخورد ما با مشکلات اگه تمرین کنیم که جدی نگیریم و باور کنیم که این نیز بگذرد واقعاً معجزه میکنه و خودبخود تحملش برامون راحتتر میشه...: که مغیلان طریقش گل و نسرین منست... یه برکت دیگه هم داره تو سختیها با سماجت و انقطاع بیشتری به خدای مهربونمون پناه می بریم معمولاً وقتی همه چی براهه و گل و بلبله فراموشش میکنیم... البته خودم رو میگم


 


سلام عزیزان یه داستانی چند وقت پیش خونده بودم که برام خیییییلی قشنگ بود؛ داستان سرگذشت گازهای هسته زمین که چه جوری از دل زمین بیرون میان و تا بخوان به پوسته زمین برسن چقدر سختی رو باید تحمل کنن، هر چقدر میزانه فشار و سختی که از تو لایه های زمین بهشون وارد میشه، سنگین تر باشه و هر چی حرارت بیشتر باشه اونا قشنگ تر میشند!
میدونید اون گازها چی میشن؟! تبديل به سنگهای قيمتی و جواهر میشن!!!
حالا قضیه ما آدما هم همینه، خدا می خواد از ما جواهر بسازه! من با هر سختیی که تو زندگی برام پیش میاد همیشه میگم قراره قیمتی بشی! هر جا کم میارم به خودم میگم تو جواهر شو خدا خودش می خواد تو رو بخره...
دوستت دارم خدا جونم که دوست داری منو قیمتی کنی!



توسط:سارا
سلام..
یادمه زمانی که مریض بودم خب هر روز موهام با سرعت زیادی کم میشد و دیگه از دستمال سر و کلاه گیس استفاده می کردم..بعد واقعا این قضیه رو نمی دیدم..انقدر با ذوق میرفتم تو این فروشگاههای کلاه گیس فروشی..بعد که ازم می پرسیدن چطوری اینقدر راحتی؟ فقط می گفتم "این نیز بگذرد" اینو مامانم و استاد بهم هی می گفتن..فقط زبانی نبود گفتنم..بعد تو اون زمان یکی از بچه ها موهاش میریخت در حد ریزش معمولی ها حالا یه کم بیشتر بعد افسردگی گرفته بود..


من واقعا شرایط اون زمانم تو نگاه عادی سیاه بود از هر لحاظی، البته تو نگاه آدم ها !!..ولی خدا بهترین عکس ها و خاطرات رو برام به جا گذاشت که هر بار شکر اون زمان رو می کنم..به جمله "این نیز بگذرد" خیلی اعتقاد دارم..اما تو زندگی یه چیزهایی هم هست که همیشه ممکنه با آدم باشه و تو این دنیا از کنارت رد نشه..من این نوعش هم دارم با خودم هنوز..
میدونید به این نوعش دیگه نمیگم "تو نیز بگذری" میگم "تو نیز بمان برای همیشه" چون هر بار که بهش نگاه میکنم خار مغیلانی دارم که به رخ خدا بکشم!


 



توسط: اونی که یه بار اسمشو گذاشت سمانه!
سلام بچه ها. نظراتتون خیلی قشنگه!
مولانا هم میگه:
بهرآن است اين رياضت وين جفا     تا برآرد كوره از نقره جُفا
جُفا به معنی ناخالصیاشه.
یه بارم این مطلب به میلم رسید:
در انجيل آمده است: او در جايگاه پالاينده و خالص کننده نقره خواهد نشست
اين آيه برخي از خانمهاي کلاس انجيل خواني را دچار سردرگمي کرد. آنها نمي‌دانستند که اين عبارت در مورد ويژگي و ماهيت خداوند چه مفهومي مي‌تواند داشته باشد. از اين رو يکي از خانمها پيشنهاد داد فرايند تصفيه و پالايش نقره را بررسي کند و نتيجه را در جلسه بعدي انجيل خواني به اطلاع سايرين برساند.
همان هفته با يک نقره‌کار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزديک ببيند. او در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوي در زمينه پالايش نقره چيزي نگفت.
وقتي طرز کار نقره کار را تماشا مي‌کرد، ديد که او قطعه‌اي نقره را روي آتش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود. او توضيح داد که براي پالايش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جايي که داغتر از همه جاست نگهداشت تا همه ناخالصي‌هاي آن سوخته و از بين برود.
زن انديشيد ما نيز در چنين نقطه داغي نگه داشته مي‌شويم. بعد دوباره به اين آيه که مي‌گفت: «او در جايگاه پالاينده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد. از نقره‌کار پرسيد آيا واقعاً در تمام مدتي که نقره در حال خلوص يافتن است، او بايد آنجا جلوي آتش بنشيند؟
مرد جواب داد بله، نه تنها بايد آنجا بنشيند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه بايد چشمانش را نيز تمام مدت به آن بدوزد. اگر در تمام آن مدت، لحظه‌اي نقره را رها کند، خراب خواهد شد.
زن لحظه‌اي سکوت کرد. بعد پرسيد: «از کجا مي‌فهمي نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خنديد و گفت: «خوب، خيلي راحت است.. هر وقت تصوير خودم را در آن ببينم.»
اگر امروز داغي آتش را احساس مي‌کني، به ياد داشته باش که خداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگريست تا تصوير خود را در تو ببيند.

سنگ پس از سالها تحمل فشار یک قطعه درّ یا عقیق می شود و زینت دست مؤمن می شود.
ما هم اگر سختی های راه را تحمل کنیم زینت امامان خود می شویم.
حاج اسماعیل دولابی



البلاء للولاء، برای دوستان است. اولین کسانی که به خاطر محبت زیاد بچه را چشم می زنند و بچه مریض می شود پدر و مادر بچه اند. خدا هم هر وقت به بنده اش نظر کند او را مبتلا می سازد.
دوستان اهل بیت وقتی در ابتلائات دنیا کمی گرم می شوند گناهانشان پاک می شود. در روایات است که بهره شیعیان از جهنم تبی است که می کنند. دوستان اهل بیت چون حساسترند از مصائب دنیا بیشتر اذیت می شوند.
حاج اسماعیل دولابی



 

 

۱ نظر:

هم قافله گفت...

بنام مهربانترین... مگه کسی پیدا میشه که این ناملایمت و به قول شما تاریکیها رو تو زندگی و راهش حس نکرده باشه ولی همه چی برمیگرده به اون برخورد ما با مشکلات اگه تمرین کنیم که جدی نگیریم و باور کنیم که این نیز بگذرد واقعاً معجزه میکنه خودبخود تحملش برامون راحتتر میشه... که مغیلان طریقش گل و نسرین منست... یه برکت دیگه هم داره تو سختیها با سماجت و انقطاع بیشتری به خدای مهربونمون پناه می بریم معمولاً وقتی همه چی براهه و گل و بلبله فراموشش میکنیم... البته خودم رو میگم