تولد


تولد...


فردا تولد اونی که پدرمونه، بارها و بارها نوازش گرم پدرانهاش را با تارو پود وجودمون چشیدیم!


تولد اونی که صاحبمونه، تا حالا بارها و بارها دیدیم که نسبت به ماها مالکیتش رو نشون داده و نذاشته به جز راه محبت و ولایت خودش پا تو راه دیگهای بذاریم و گم و سرگردون بشیم!


تولد اونی که عشقمونه،  بارها و بارها قلبمون به گرمای عشقش سوخته، گر گرفته، چشمامون با حرارت عشقش سرخ شده و بارونی شده...


تولد اونی که اماممونه، بارها و بارها طعم اطاعت کردن از اون رو چشیدیم و باورمون شده که هروقت به او اقتدا کردیم از خطرات در امان موندیم!


خلاصه تولده یکی از قشنگترینهای عالم خلقته، تولدی که وقتی اتفاق افتاد، نقشه سپردن دلهای ما هم به اون مولود زیبا، اون روز کشیده شد...


آره  آره تولده! تولدت مبارک عزیز دل، پدر خوبم، امام رئوفم!


هر لحظه که به لحظه ولادتش نزدیکتر میشه .... ای وای دیگه حریف قلبم توی این سینه تنگ نیستم...


امسال نمی خوام دست خالی تو تولدت شرکت کنم، تو فکر یه هدیهام، یه هدیهای که از من قبولش کنی و با دیدنش لبخند روی لبهای زیبات  بشینه!


اما چه هدیه ای ؟؟؟ یه هدیه برای بهترین پدر دنیا ؟؟؟؟؟ 

۱ نظر:

یه دوست گفت...

بهترین هدیه برای یه پدراینه که بچه اش کاری نکنه که ناراحت بشه.ناراحتی امام رضا علیه السلام هم ناراحتی خداست . پس پدر مهربونم هدیم به شما اطاعت خداست.