سخنان آقای جوادی آملی در موضوع٠ولایت
اشاره‌ای به مطلب گذشته:
انسان تا به چیزی Ù…Ø¹Ø±ÙØª پیدا نکند، Ù…ØØ¨Øª پیدا نمیâ€â€ŒÚ©Ù†Ø¯.
Ú¯ÙØªÙ‡â€Œâ€Ø§Ù†Ø¯: سعی کنید علی Ùˆ اولاد علی را دوست داشته باشید. این دوست داشتن، ذخیره Ùˆ یکی از ارکان اصلی
دین به نام «ولایت» است.
اما اگر دوست آنها هستی Ùˆ ØµÙØª آنها را نداری پس با آنها نیستی .دوستی منهای اطاعت،
دوستی نیست؛ بلکه تمنی است، چون Ù…ØØ¨Øª مرØÙ„Ù‡ عالیه اراده است. چگونه ممکن است Ù…ØØ¨Øª باشد Ùˆ
انسان به میل خود عمل کند نه به رضای Ù…ØØ¨ÙˆØ¨.
ØØ¯ÛŒØ« پدر Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ÛŒ
اصبغâ€â€ŒØ¨Ù† نباته Ú©Ù‡ از شاگردان مخصوص علی(ع) است می‌â€Ú¯ÙˆÛŒØ¯: وقتی ضربت بر سر مطهر آن ØØ¶Ø±Øª اثر کرد، صدای گریه از درون خانه به گوش Ø¹Ø¯Ù‡â€Œâ€Ø§ÛŒ از Ø§ØµØØ§Ø¨ رسید. آنها هم Ø¨ÛŒâ€Œâ€ØªØ§Ø¨ÛŒ Ùˆ گریه کردند. ØØ³Ù†â€Œâ€Ø¨Ù† علی(ع) از خانه بیرون آمده ÙØ±Ù…ود Ú†Ù‡ خبر است؟ Ø§ØµØØ§Ø¨ Ùˆ شاگردان Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: ما صدای گریه از درون خانه شنیدیم Ùˆ نتوانستیم تØÙ…Ù„ کنیم Ùˆ مشتاق زیارت مولاییم. ÙØ±Ù…ود: ØØ¶Ø±Øª در ØØ§Ù„ÛŒ نیست Ú©Ù‡ بتوانید با او ملاقات کنید، بروید.
اصبغâ€â€ŒØ¨Ù† نباته می‌â€Ú¯ÙˆÛŒØ¯: همه Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ من ماندم. دوباره صدای گریه از درون خانه بلند شد Ùˆ من گریه کردم باز ØØ³Ù†â€Œâ€Ø¨Ù† علی(ع) از منزل بیرون آمده ÙØ±Ù…ودند: مگر Ù†Ú¯ÙØªÙ… بروید؟ عرض کردم: «والله یابن رسول الله ما تتابعنى Ù†ÙØ³Ù‰Â» قسم به خدا Ù†Ù…ÛŒâ€Œâ€ØªÙˆØ§Ù†Ù… بروم. قلبم اینجاست، باید ØØ¶Ø±Øª را ببینم Ùˆ امام را زیارت کنم. امام ØØ³Ù† ÙØ±Ù…ود: پس صبر Ú©Ù† اجازه بگیرم، چند Ù„ØØ¸Ù‡ صبر کردم، امام ÙØ±Ù…ودند: بیا.
ØØ¯ÛŒØ« پدر Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ÛŒ
اصبغâ€â€ŒØ¨Ù† نباته Ú©Ù‡ از شاگردان مخصوص علی(ع) است می‌â€Ú¯ÙˆÛŒØ¯: وقتی ضربت بر سر مطهر آن ØØ¶Ø±Øª اثر کرد، صدای گریه از درون خانه به گوش Ø¹Ø¯Ù‡â€Œâ€Ø§ÛŒ از Ø§ØµØØ§Ø¨ رسید. آنها هم Ø¨ÛŒâ€Œâ€ØªØ§Ø¨ÛŒ Ùˆ گریه کردند. ØØ³Ù†â€Œâ€Ø¨Ù† علی(ع) از خانه بیرون آمده ÙØ±Ù…ود Ú†Ù‡ خبر است؟ Ø§ØµØØ§Ø¨ Ùˆ شاگردان Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: ما صدای گریه از درون خانه شنیدیم Ùˆ نتوانستیم تØÙ…Ù„ کنیم Ùˆ مشتاق زیارت مولاییم. ÙØ±Ù…ود: ØØ¶Ø±Øª در ØØ§Ù„ÛŒ نیست Ú©Ù‡ بتوانید با او ملاقات کنید، بروید.
اصبغâ€â€ŒØ¨Ù† نباته می‌â€Ú¯ÙˆÛŒØ¯: همه Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ من ماندم. دوباره صدای گریه از درون خانه بلند شد Ùˆ من گریه کردم باز ØØ³Ù†â€Œâ€Ø¨Ù† علی(ع) از منزل بیرون آمده ÙØ±Ù…ودند: مگر Ù†Ú¯ÙØªÙ… بروید؟ عرض کردم: «والله یابن رسول الله ما تتابعنى Ù†ÙØ³Ù‰Â» قسم به خدا Ù†Ù…ÛŒâ€Œâ€ØªÙˆØ§Ù†Ù… بروم. قلبم اینجاست، باید ØØ¶Ø±Øª را ببینم Ùˆ امام را زیارت کنم. امام ØØ³Ù† ÙØ±Ù…ود: پس صبر Ú©Ù† اجازه بگیرم، چند Ù„ØØ¸Ù‡ صبر کردم، امام ÙØ±Ù…ودند: بیا.
وقتی وارد شدم دیدم علی(ع) پارچه زردی را به سر مبارکشان Ø¨Ø³ØªÙ‡â€Œâ€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ خون هم مرتب از سر ریخته، رخسار Ø´Ø±ÛŒÙØ´Ø§Ù† هم زرد شده است Ú©Ù‡ من نتوانستم بین آن پارچه با رنگ صورت مبارکشان ÙØ±Ù‚ بگذارم. آنگاه خودم را به دامان ØØ¶Ø±Øª انداخته Ùˆ بوسیدم Ùˆ گریه کردم.
ØØ¶Ø±Øª به من ÙØ±Ù…ود: «لا تبک یا أصبغ ÙØ¥Ù†Ù‘ها والله الجنّة». اصبغ گریه Ù…Ú©Ù† به خدا من به بهشت Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø±ÙˆÙ…. این سخن، همانا کلام اهل یقین است.
اصبغ‌بن نباته Ú¯ÙØª: یا امیرالمؤمنین من هم Ù…ÛŒâ€â€ŒØ¯Ø§Ù†Ù… Ú©Ù‡ شما اهل بهشت هستید؛ اما گریه من برای آن است Ú©Ù‡ ما شما را از دست Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¯Ù‡ÛŒÙ… تکلی٠ما چیست؟ (او هم شاگرد همان مولی است. در قرآن کریم (به این معنا) آمده است Ú©Ù‡ یک عده بهشت Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯ نه اینکه به طر٠بهشت سیر می‌â€Ú©Ù†Ù†Ø¯).
اصبغâ€â€ŒØ¨Ù† نباته عرض می‌â€Ú©Ù†Ø¯: ØØ¯ÛŒØ«ÛŒ از پیامبر Ø¨ÙØ±Ù…ایید. Ùˆ چون دیگر من شما را Ù†Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¨ÛŒÙ†Ù…ØŒ این آخرین ØØ¯ÛŒØ«ÛŒ باشد Ú©Ù‡ از پیامبر (صلی الله علیه Ùˆ آله Ùˆ سلم) نقل می‌â€Ú©Ù†ÛŒØ¯.
ÙØ±Ù…ود: روزی پیامبر(ص) مرا خواند. ÙØ±Ù…ود: یا علی به مسجد Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø±ÙˆÛŒ Ùˆ مردم را به مسجد دعوت می‌â€Ú©Ù†ÛŒ. آنگاه خدا را ØÙ…د Ùˆ ثنا Ù…ÛŒâ€â€ŒÚ©Ù†ÛŒ Ùˆ بر من درود می‌â€Ùرستی؛ وقتی Ø®Ø·Ø¨Ù‡â€Œâ€Ø§Øª با این مقدمه شروع شد، به مردم بگو: من Ù¾ÛŒØ§Ù…â€Œâ€Ø¢ÙˆØ± خدایم. رسول خدا مرا ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù‡ Ú©Ù‡ پیام او را به شما برسانم Ùˆ پیام رسول خدا این است «إنّ لعنة الله Ùˆ لعنة ملائکته المقربین Ùˆ أنبیائه المرسلین Ùˆ لعنتى علی من انتهی إلی غیر أبیه، وادعی علی غیر موالیه، أو ظلم أجیراً أجْره» لعنت خدا Ùˆ ÙØ±Ø´ØªÚ¯Ø§Ù† Ùˆ انبیا بر کسی Ú©Ù‡ به غیر پدرش انتساب پیدا کند Ùˆ به غیر موالیانش ارتباط داشته Ùˆ این رابطه را قطع کند. ØØ§Ù„ این انتساب یعنی چه؟ این پدر به Ú†Ù‡ معنا است؟ این «مولی» به Ú†Ù‡ معنا است؟ هر کسی به Ú¯ÙˆÙ†Ù‡â€Œâ€Ø§ÛŒ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کرده است. در ادامه ÙØ±Ù…ود: لعنت خدا بر کسی Ú©Ù‡ مزد اجیر را ندهد. اصبغ‌بن نباته می‌â€Ú¯ÙˆÛŒØ¯:
ØØ¶Ø±ØªØŒ این چند چیز را به من ÙØ±Ù…ود؛ من هم آمدم Ùˆ به مردم Ú¯ÙØªÙ….
آنگاه کسی در بین جمعیت برخاست Ùˆ Ú¯ÙØª: این را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø¯Ù‡ÛŒØ¯. لعنت خدا Ùˆ رسول Ùˆ ملائکه بر کسی Ú©Ù‡ به غیر پدرش یا به غیر موالیانش انتساب داشته باشد Ùˆ ادعای غیر آنان را در سر بپروراند Ùˆ یا ØÙ‚ اجیر را ندهد Ùˆ به اجیر ظلم کند، منظور چیست Ùˆ کیست؟
امیرالمؤمنین ÙØ±Ù…ود: من این خواسته را به پیامبر رساندم. ØØ¶Ø±Øª ÙØ±Ù…ود برو به مسجد Ùˆ این کلمات را ØªÙØ³ÛŒØ± Ú©Ù† Ùˆ بگو: «أیّها النّاس ما کنّا لنجیئکم Ø¨Ø´Ù‰â€Ø¡ إلاّ Ùˆ عندنا تأویله Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ±Ù‡Â» مردم ما ØØ±ÙÛŒ Ù†Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ Ú¯Ù†Ú¯ Ùˆ مبهم باشد؛ بلکه این سخن نیز تأویل Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ±Ø´ پیش ماست.
اینکه Ú¯ÙØªÛŒÙ… بر کسی Ú©Ù‡ به غیر پدرش انتساب داشته باشد «ألا Ùˆ إنّى أنا أبوکم» من پدر شما هستم. هر کسی به پدرش ارتباط نداشته باشد یعنی به پیامبر ارتباط ندارد. Ùˆ بعد هم در این ارتباط «أنا Ùˆ على أبوا هذه الامّة» Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯. هر کس به این پدر ارتباط نداشته باشد Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ این پدر نباشد مشمول لعنت خدا Ùˆ ÙØ±Ø´ØªÚ¯Ø§Ù† خواهد بود.
چگونه انسان به پیامبر ارتباط پدری Ùˆ پسری دارد؛ جز از راه Ù…ØØ¨Ù‘ت؟ آیا Ù…ØØ¨Øª بدون Ù…Ø¹Ø±ÙØª Ùˆ Ù…Ø¹Ø±ÙØª بدون اطاعت میسر است؟ آن اطاعت Ùˆ عبادتهای خدا به دستور پیامبر است Ú©Ù‡ انسان را عار٠و عار٠را Ù…ØÙ‘ب Ù…ÛŒâ€â€ŒÚ©Ù†Ø¯. در ادامه ÙØ±Ù…ود: «ألا Ùˆ إنّى أنا أبوکم، ألا Ùˆ إنّى أنا مولاکم، ألا Ùˆ إنّى أنا أجیرکم» من مولای شما هستم ارتبØ
§Ø·ØªØ§Ù† را با من قطع نکنید. من اجیرم، اجرتم را بدهید. اجرت پیامبر چیزی جز Ù…ØØ¨Øª خاندانش نیست؛ زیرا: قل لا أسئلکم علیه أجراً إلاّ المودة ÙÛŒ القربی Ù…ØØµÙˆÙ„ زØÙ…ات چندین Ø³Ø§Ù„Ù‡â€Œâ€Ø§Ù… این است Ú©Ù‡ شما دوست علی Ùˆ اولاد علی باشید. دوست عترت طاهره باشید. وقتی نام اینها را Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¨Ø±Ù†Ø¯ØŒ قلبتان باز شود Ùˆ نشاطی در جانتان Ø§ØØ³Ø§Ù† کنید. دستورات را از اینها بگیرید Ùˆ پیروی را نسبت به اینها داشته باشید. مزد رسالت من Â«Ù…ØØ¨Ù‘ت» اینهاست. Ù…ØØ¨Ù‘ت، Ù…ØØµÙˆÙ„ Ù…Ø¹Ø±ÙØª Ùˆ Ù…Ø¹Ø±ÙØª هم Ù…ØØµÙˆÙ„ اطاعت است.
پذیرش ولایت از عمق جان
هر کسی Ù†Ù…ÛŒâ€Œâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ دوست این خاندان باشد. دوستی کار آسانی نیست Ùˆ غیر از اطاعت کردن٠قانونی است.
هر شاگردی به هر استادی علاقه ندارد؛ بلکه علاقه چیز دیگری است. دوستی علی Ùˆ اولاد علی نه آن است Ú©Ù‡ هر Ú†Ù‡ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ØŒ Ùقط ما قبول کنیم بلکه Ùوق این است. سخن از Ù…ØØ¨Øª است. اینها را باید با دل بپذیریم.
ØØ¶Ø±Øª ØØ³Ù†â€â€ŒØ¨Ù† علی(ع) در بیشتر Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ پربرکت خود به مکه، با اینکه وسایل نقلیه Ùˆ مرکوبهای راهوار داشتند، برای کسب Ùیض بیشتر، پیاده بود. در یکی از این Ù…Ø³Ø§ÙØ±Øªâ€ŒÙ‡Ø§ پای مبارک آن ØØ¶Ø±Øª آماس کرد؛ به خدمتگزار خود ÙØ±Ù…ود: این پول را بگیر Ùˆ چند قدم جلوتر مرد سیاه‌â€Ú†Ù‡Ø±Ù‡â€â€ŒØ§ÛŒ Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¢ÛŒØ¯ØŒ پول را بده Ùˆ روغنی Ú©Ù‡ دارد از او بگیر Ùˆ بیاور تا از آن برای درمان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنم. خدمتگزار ØØ¶Ø±Øª جلو Ø±ÙØª Ùˆ دید با همان نشانه Ùˆ خصوصیاتی Ú©Ù‡ امام ÙØ±Ù…ود، مردی سیاه‌â€Ú†Ù‡Ø±Ù‡â€Œâ€Ø§ÛŒ Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¢ÛŒØ¯. از او پرسید: روغنی Ú©Ù‡ برای ورم پا Ù…Ùید باشد داری؟
- آری.
- این پول را بگیر و آن روغن را بده.
- برای Ú©Ù‡ Ù…ÛŒâ€â€ŒØ®ÙˆØ§Ù‡ÛŒØŸ
- برای ØØ³Ù†â€â€ŒØ¨Ù† علی
- ØØ³Ù†â€â€ŒØ¨Ù† علی مولای من است Ùˆ به او ارادت دارم. این روغن را بگیر Ùˆ ببر.
- من باید این روغن را از شما بخرم Ùˆ شما اگر ارادتی داری به ØØ¶ÙˆØ± مولایم شرÙیاب شو Ùˆ در آنجا عرض ارادت Ú©Ù†.
پول را داد Ùˆ روغن را Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ با هم به ØØ¶ÙˆØ± ØØ³Ù†â€â€ŒØ¨Ù† علی(ع) شرÙیاب شدند.
این مرد بین Ù…Ú©Ù‡ Ùˆ مدینه در آن هوای سوزان به امام مجتبی(ع) عرض کرد: یابن رسول الله وقتی از منزل به قصد Ù…Ø³Ø§ÙØ±Øª بیرون Ù…ÛŒâ€Œâ€Ø¢Ù…دم، همسرم باردار بود؛ دعا کنید ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù… از دوستان Ùˆ شیعیان شما باشد. این را به عنوان بهترین دعا از امام مجتبی(ع) مسئلت کرد.
ØØ¶Ø±Øª ÙØ±Ù…ودند: خدا به تو ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ÛŒ داد Ú©Ù‡ شیعه است Ùˆ ما را دوست دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر